مسافرت رها به ساری
چند روز پیش تصمیم گرفتیم من و رها جون بدون حضور باباش به مسافرت 2 روزه بریم ، آخه بابای رها جیگر بخاطره کارش نمی تونست همراه ما بیاد ، روز پنج شنبه(٢٨/٦/٩٢/) به همراه مادرجون و خاله جون رها پیش هدی رفتیم ، خیلی خوش گذشت در آنجا دیگر خاله جونها ( محدثه ، محجوبه ) هم آمدند روز بعدش هم دایی جون غلامرضا و... آمدند خیلی خوش گذشت مخصوصاً به این فسقلی ما که با دیانا و هلیا غوغایی به پا کرده بودند ، اسباب بازیها رو از دست هم می کشیدند ، جیغ و داد..... صبح به بازار رفتیم وای چقدر تو خیابان و پاساژها این دو تا بدو بدو می کردند ( دیانا و رها ) ، کلی ذوق کرده بودند ، من هم همش باید دنبالشون می دویدم ، رها خانم که فکر کنم تو عمرش اینقدر بدو ...
نویسنده :
مامان
10:29